دلایل اصلی عدم انجام ارگونومی در محیط کار
دلایل اصلی عدم انجام ارگونومی در محیط کار
چرا به ارگونومی بیتوجه هستیم؟
ارگونومی از ترکیب دو کلمه یونانی ارگون (Ergon) به معنای کار و نوموس (Nomos) به معنای قانون، ایجاد شده است. که برگردان آن به فارسی به معنای قانون کار است.
بنابراین میتوان گفت ارگونومی در محیط کار به قوانین محیط کار برای افزایش بهره وری و راحتی نیروها در آن محیط، گفته میشود. ارگونومی به مجموعه موارد ابزار، محیط و طرز قرارگیری بدن میگویند که باعث آسیب کمتر و سلامت جسمانی و روانی بیشتر میشود. به عبارتی دیگر ارگونومی باعث بهداشت محیط کار می شود.
متأسفانه به دلایل مختلفی، افراد از این قوانین مرتبط با بهداشت محیط کار پیروی نمیکنند که در نهایت باعث آسیب به خود میشوند. زمانی که فردی در مجموعه دچار آسیب شود، خود فرد، اطرافیان وی، مجموعه و در نهایت جامعه دچار آسیب خواهد شد.
در حالت کلی میتوان گفت عدم آگاهی به قوانین در حیطهی ارگونومی، عدم مشورت و توجه با افراد مطلع مانند مسئولین ایمنی در شرکتها و یا بیتوجهی نسبت تذکرات این افراد باعث میشود که بهداشت محیط کار به درستی رعایت نشود و برخی از کارمندان در سنین میان سالی به دلیل بیتوجهی به این مسائل، دچار مشکلات بسیاری و متحمل شدن ضررهای سنگین جسمی و مادی می گردند.
در این مقاله قصد دارم در این خصوص بیشتر صحبت کنم، دلایل این بیتوجهی را بررسی و برای آنها راهکار بیشنهاد دهم.
– برخی ذاتاً قانون گریز هستند:
قانونگریزی وضعیتی است که در آن کارمندان حاضر نیستند از قوانین تبعیت کنند و تلاش میکنند تا به روشهای مختلف، قانون را «دور» بزنند و با تکیه بر خلاءهای قانونی، یک قانون را اجرا نکند.
قانون گریزی به دو دسته “قانونگریزی سخت” و “قانونگریزی نرم” تقسیم میشوند.
در قانون گریزی سخت، افراد دست به رفتاری خشن میزنند و بدین ترتیب قانون را نقض میکنند.
این نوع از قانونگریزی اغلب از سوی کارفرما تحمل نمیشود و با فرد برخورد جدی میشود. دعوا، جو سنگین، جریمه و رفتارهای تنشی از سوی فرد باعث مشکلات بسیار زیادی در محیط کاری میشوند که در بعضی مواقع آثار آن حتی بعد از اخراج فرد همچنان در مجموعه باقی خواهد ماند.
اما قانونگریزی نرم نوعی از قانونگریزی است که بیشتر مواقع با تذکر و اخطار کتبی مشکل برطرف میشود که معمولاً آسیب خاصی را متوجه افراد ومجموعه نمیکند.
راهکار اینکه اگر افراد به درستی آموزش ببینند و توجیه شوند که رعایت بهداشت محیط کار به چه اندازهای ابتدا به نفع آنها و بعد به نفع مجموعه است بهتر میپذیرند که از این قوانین پیروی کنند و به اصطلاح از قوانین بصورت فطری پیروی میکنند.
– عدم رعایت قوانین راحتتر است:
عدم رعایت قوانین، میتواند آشفتگیها و درهم ریختگیهایی را به وجود آورد که در صورت گسترش، اساس کار یک سیستم مختل میشود و مجموعه به یک سردرگمی و آشفتگی میرسد. متأسفانه افرادی که ارگونومی و بهداشت محیط کار را رعایت نمیکنند دید عمیقی در این خصوص ندارد و در لحظه بخاطر راحتی لحظهای، قوانین را زیر پا میگذارند.
قطعاً رعایت قوانین در بعضی از شرایط سخت و مقداری پیچیده خواهد بود اما اگر نوع نگاه ما به رعایت ارگونومی و بهداشت محیط کار عمیقتر باشد متوجه سودی که برای ما و مجموعه دارد خواهیم بود و این کار باعث میشود تحت هر شرایطی به قوانین پایبند باشیم.
– نابرابری و بیعدالتی:
در بعضی از محیطها عدالت و برابری رعایت نمیشود و از این رو، زمانی که فرد نمیتواند از حق خود دفاع کند به روشهای مختلفی قانون را زیرپا میگذارد حال این قانون مربوط به ارگونومی و بهداشت محیط کار باشد یا هر قانون دیگری که در سیستم حاکم است.
راهکار: ابتدا باید به درستی موضوع مورد بررسی قرار گیرد که آیا نابرابری وجود دارد یا نه. در بسیاری از مواقع ما توهم این را داریم که حق و حقوق ما به درستی رعایت نشده است. بنابراین دقت و بررسی درست در این خصوص الزامی است. اگر به راستی نابرابری وجود دارد با گفتگو این مشکل را بازگو کنید. در بسیاری از مواقع با گفتگو شفافسازی صورت میگیرد و در نهایت اگر مشکل برطرف نشد یا باید شرایط را پذیرفت و با همان شرایط کار را ادامه داد و یا با مجموعه قطع همکاری کرد. ولی اینکه بخواهیم قانون شکنی کنیم و به خود، سایر نیروها و مجموعه آسیب وارد کنیم روش درست و منظقی نیست.
باتوجه به نکاتی که در بالا ذکر شد، اهمیت آموزش به قوانین بخصوص قوانین مربوط به ارگونومی و بهداشت محیط کار را به درستی متوجه شدیم و میتوانیم به وسیله راهکارهای ارائه شده آسیب کمتری به خود و جامعه وارد کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید